لدرس الثالث : درس سوم
الراعية الصغيرة : چوپان كوچك (مونث)
الطفلة تسكن في الكوخ دختر بچه در كلبهزندگي مي كند .
ماذا اعمل ؟ انا جائعة .. !! اسرتي فقيرة ! چكار كنم ؟ من گرسنه ام . خانواده ام فقيرند .
في هذه الحظة در اين لحظه
سمعت صوتا .. صدايي شنيد
فخرجت من الكوخ پس از كلبه خارج شد
ايتها الطفلة ! هل تقدرين علي عمل ؟ اي دختر بچه! آيا ميتواني كاري انجام دهي؟
( آيا قادر به انجام كاري هستي ؟ )
انا .. انا ... نعم .. حتما .. انا قوية . من .. من ..بله .. حتما . من نيرومندم .
سرح الاغنام صعب. انتِ طفلة . چراندن گوسفندان سخت است . تو بچه اي ..
لا . لا .. سيدي .. انا اقدر ! نه .. نه .. سرورم .. من ميتوانم .
في الصحراء در بيابان
فجاة ناگهان
فقدتُ نعجة ! ميشي را گم كردم !
اين ذهبت ؟ كجا رفت ؟
هل اكلها الذئب ؟ آيا گرگ او را خورد ؟ (خوردش ؟)
آه ... ماذا افعل ؟ آه ... چكار كنم ؟
ذهبت بسرعة .. فوجدتها بين الاعشاب به سرعت رفت .. پس اورا بين گياهان (علف ها )يافت .
ولكن في غيابها جاء الذئب و سرق نعجة . واما در نبودنش گرگ آمد و ميشي را دزديد .
رجعت الي القرية باكية ! گريان به روستا برگشت .
وقالت ... ما غفلتُ ! ما كسلتُ ! ماتركتُ الاغنام !
وگفت : غفلت نكردم . تنبلي نكردم . گوسفندان را رها نكردم (ترك نكردم) .
في البيت درخانه
سيدي .. سيدي ... الذئب .. الذئب .. سرورم .. سرورم .. گرگ .. گرگ
ماذا ؟ چي ؟
الذئب .. عفوا..... سيدي .. گرگ .. ببخشيد ... سرورم
انتِ لا تعملين بدقة .. ولا ترجعين في الوقت المحدد
تو به دقت و دقيق كار نمي كني و در زمان معين بر نمي گردي
و ضرب الطفلة بشدة و كودك را به شدت زد .
وصل الخبر الي النبي (ص) خبر به پيامبر (ص ) رسيد .
فحزن شديدا پس به شدت ناراحت شد
ايها الرجل ! اتقدر الطفلة علي مواجهة حيوان وحشي ؟ اتطلب شيئا محالا ؟
اي مرد! آيا يك بچه قادر به رويارويي با حيواني وحشي است ؟ آيا چسزي غير ممنكن ميخواهي ؟
خجل الرجل و... مرد خجالت كشيد و ..
جاءت الطفلة و آثار الدموع علي عينها . كودك آمد درحالي كه نشانه هاي اشك ها بر روي چشمانش بود .
فنظر النبي (ص) الي الرجل... پس پيامبر (ص ) به مرد نگاه كرد ..
ثمّ قال : انّ خدمكم اخوانكم .. سپس گفت : قطعا خدمتكاران شما برادران شما هستند .
فخجل الرجل شديدا و ندم كثيرا علي عمله .
پس مرد به شدت خجالت كشيد و بر (به خاطر ) كارش بسيار پشيمان شد .
دانش آموز نمونه:
از خودش مي پرسه :
كلمه اخوان چه نوع كلمه اي است ؟ با كلمه اَخـَوان چه فرقي داره ؟ با كلمه اخوة چي ؟
كلمه تقدر و تطلب هر كدوم چي هستند ؟ چه صيغه اي هستند ؟
ضمير ها كه به اكل و وجد چسبيده چه نقشي رو در جمله ايفا مي كنند ؟
مترادف كلمه اسرة چه كلمه اي است ؟
بر سر فعل ماضي چه كلمه اي اومده و چه تغييري ايجاد كرده ؟
بر سر فعل مضارع چي ؟
اگر بخواهيم بگيم : نخواندم . برنگشتي . نمي روي . بلند نميشويم از چه كلماتي استفاده مي كنيم ؟
:: موضوعات مرتبط:
درس عربی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 338
|
امتیاز مطلب : 117
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30